نقد فیلم”محله چینیها”
اختلال استرس سانحه
فیلم “فیلم محله چینیها” ساخته «رومن پولانسکی» برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی بوده و داستان کارآگاه خصوصصی لوس آنجلسی میباشد که متخصص در امور افشای خیانتهای زناشویی است و توسط زنی به نام خانوم مولوری استخدام میشود تا پرده از راز خیانت شوهر او بر دارد.
مشخصات فیلم:
- کارگردان: پولانسکی
- نویسنده: رابرت تاون
- طبقهبندی : جنایی , درام , راز آلود , هیجان انگیز
- سال تولید: 1974
- اختلال شاخص: اختلال استرس پس از حادثه
- زبان : انگلیسی
- كشور تولیدكننده: آمریكا
- زمان : 131 دقیقه
توضیحات فیلم:
داستان فیلم “محله چینیها” در لوسآنجلس اتفاق میافتد و قهرمان فیلم، کارآگاهی خصوصی است که در گذشته در “محله چینیها” در منصب پلیس خدمت میکرده است. در سکانس اول فیلم “محله چینیها” بیننده را وارد بحران کم آبی دهه هفتاد که گره اصلی درام است میکند. در همان سکانس ابتدایی، برخورد کارآگاه با زنی که خود را زن مالروی معرفی میکند و قصد کشف رابطه شوهرش با زنی دیگر را دارد را مشاهده میکنیم و این آغاز چالش و درگیری کارآگاه با “محله چینیهاست”. گیتیس کارآگاهی است که خود توانایی عبور از کنار حقیقت را ندارد. شخصیت سرکش گیتیس که تشنه کشف کردن و مواجهه با معماهاست، در طول فیلم در حکم بنزین این قصه رفتار میکند و فیلم روایت فاجعهایست که ناشی از وارد شدن گیتیس به تونل هولناک حقیقت است.
محله چینیها در لوس آنجلس به عنوان یکی از جرمخیزترین و خطرناکترین محلهها شناخته میشود و در طول فیلم، قرار است متوجه شویم که اتفاقا کمترین نقش را در ساختن فجایع، شهروندان چینی بر عهده دارند. آنها فقط نظاره گرند و همزمان قربانی.
گیتیس در طول قصه، با نزدیکتر شدن به حقیقت، هر لحظه بیش از قبل خود را در خطر حس میکند. او به هشدارها توجهی نمیکند و پیش میرود. لبخند جسورانه گیتیس تا انتهای فیلم با او همراه است و دست از لجبازی با موانع برنمیدارد.
بعد از این که رابطه عاطفی بین گیتیس و اویلین مولری شکل میگیرد، ما تازه به گوشههایی از گذشته پر رمز و راز گیتیس پی میبریم. وقتی گیتیس میگوید ” کسی رو دوست داشتم و خواستم کمکش کنم، اما نشد ” .
بازی ماندگار نیکلسون تغییرات درونی گیتیس را فوقالعاده به مخاطب القا میکند. او آخرین زورهایش را میزند و آن سکانس پایانی، یکی از بهترین پایانبندیهای تاریخ سینمای آمریکا را رقم میزند. صدای ممتد بوق……….. آن نگاه چند ثانیهای عجیب گیتیس به جنازه کسی که قرار بود نجاتش دهد، کسی که دوستش داشت و تکرار فاجعه……… شهروندان چینی که به فاجعه نگاه میکنند و تنها نگاه میکنند و با تذکری متفرق میشوند……
نقد و تحلیل فیلم:
“محله چینیها” فیلمی درخشان درباره یک کارآگاه کله شق است که پرده از فساد محله چینیها در لس آنجلس برمیدارد. فیلم “محله چینیها” راز آلود، پر از سوءتفاهم، پنهان کاری و بازی است و شخصیتهایی که در پس چهره و اعمالشان واقعیات دیگری جز آنچه میبینیم، نهفته است و به واقع آنی نیستند که نشان میدهند.
این فیلم به خلق فضاهای خفقان و روابط و فساد پشت پرده آن سالها میپردازد. شخصیتپردازی جیک گیتس به شدت شخصیت به یاد ماندنی فیلیپ مارلو را در سری داستانهای کارآگاهی – جنایی ریموند چندلر تداعی میکند.
غافلگیری داستان در یک سوم نهایی فیلمنامه تماشاگر را میخکوب میکند. جایی که بیننده میفهمد معشوقه هالیس، خواهر و دختر اولین بوده است. در واقع این دختر نوجوان حاصل تجاوز پدر (جان هیوستن ) به دختر ( فی داناوی ) است و بدین سبب علت دوری و تنفر اولین از پدر آشکار میشود و بیننده ناگزیر میگردد که از نظر دادن خود نسبت به شخصیت اولین پشیمان شود و همراه با گیتس با او احساس همدردی نماید.
شاید اگر ” محله چینیها ” همزمان با پدر خوانده ۲(شاهکار فراموش نشدنی فرانسیس فورد کاپولا) اکران نمیشد و در رقابت با آن برای کسب جوایز اسکار قرار نمیگرفت، در بسیاری از رشتههای کاندید شده مجسمه طلایی اسکار را میربود. البته فیلم در مراسم گلدن گلوب سال ۱۹۷۴ موفق به کسب جوایز بهترین فیلم درام، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش اول مرد درام و بهترین فیلمنامه شد.
این مطلب توسط سایت دکتر امیرمسعود رستمی تهیه و تنظیم شده است. |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.