آشنایی با اختلال موکنی
افراد دچار اختلال موکنی به طور اجباری موی خودشان را می کنند و این رفتار دچار فشار روانی و ناراحتی خودشان می شود و به همین دلیل در زندگی شغلی و اجتماعی خود دچار مشکل می گردند.
اختلال موکنی بیشتر در افرادی در سنین بلوغ رخ می دهد و معمولا با اختلال افسردگی همراه است.
نشانه های اختلال موکنی در DSM5:
در یکی از معروف ترین طبقه بندی های اختلالات روانشناختی که از سوی انجمن روان پزشکی ارایه شده و به نام DSM-IV-TR معروف بود، اختلال موکنی (Trichotillomania) یا TTMبه عنوان نوعی اختلال در کنترل تکانه فرض می شد که نشانه اصلی آن کشیدن مکرر موها به صورتی که منجر به از دست دادن قابل توجهی از موها می گردد بود . همچینن از نظر DSM_IV_ TR از دیگر نشانه های اختلال موکنی یا اختلال TTM افزایش حس تنش کمی قبل از کندن موها یا هنگامی که شخص کوشش می نمود که از انجام این عمل جلوگیری نماید بود. ازنظر طبقه بندی فوق سه نشانه دیگر ابتلا به اختلال موکنی شامل احساس رهایی و یا رضایت در حین کندن موها ، عدم تاثیر ابتلا به اختلالات جسمانی در تمایل به کندن موها و آسیب رسیدن به عملکردهای شغلی ، اجتماعی و یا سایر حوزه های زندگی شخص در اثر ابتلا به این اختلال بود.
در سال ۲۰۱۳ میلادی که طبقه بندی DSM-V برای تشخیص اختلالات روانشناختی ارایه گردید تغییراتی در ملاک های تشخیصی اختلال موکنی پیشنهاد شد از جمله این تغییرات حذف شدن دو ملاک تشخیصی یعنی افزایش حس تنش مدت کوتاهی قبل از عمل کندن مو یا زمانی که شخص در مقابل کندن مو مقاومت می نمود و احساس رضایت ، لذت و یا رهایی در زمان کندن موها بود . در DSM-V علی رغم تغییرات فوق سایر علایم تشخیصی که در DSM-IV_TR برای تشخیص اختلال موکنی پیشنهاد شده بود ( مانند از دست دادن شدید مو در نقطه ای از بدن که شخص اقدام به کندن مو نموده و افت قابل توجه میزان کارکردهای ارتباطی ، تحصیلی و شغلی ) حفظ شد.
همچینن درطبقه بندی DSM-V برای تشخیص اختلال موکنی علاوه بر ملاک فوق الذکر چهار ملاک زیر نیز پیشنهاد شده است:
الف)موکنی مکرر که به بی مویی منجر می شود.
ب) اقدامات مکرر برای کاهش یا توقف موکنی.
ج) موکنی موجب اختلال در عملکرد اجتماعی و شغلی فرد می شود.
د) موکنی یا بیمویی به خاطر بیماری جسمانی نیست.
ه) موکنی با نشانه های اختلال روانی دیگری بهتر توجیه نمی شود.
علت و شیوع اختلال موکنی:
شیوع اختلال موکنی در بین بزرگسالان و نوجوانان 1 تا 2 درصد است و اختلال موکنی بیشتر در بین زنان شایع است و نسبت آن 10 به 1 می باشد.
اختلال موکنی می تواند هم درخصوص موهای سر هم موهای بدن رخ دهد ولی بیشتر مواقع فرد به کندن موهای سر خود می پردازد بعد ابرو، مژه، دست و پا و … .
از مهم ترین علت اختلال موکنی می توان به اضطراب و افسردگی اشاره نمود و اختلال موکنی با اختلال PTSD معمولا هم پوشانی دارد و معمولا فرد زمانی که دچار استرس یا اضطراب شدید می شود با کندن موهای خود آرامش می گیرد.
اختلال موکنی می تواند حتی در کودکان یک ساله و سالمندان هفتاد ساله نیز رخ دهد. در مطالعات حدود ۹۰ درصد مبتلایان را خانمها تشکیل می دهند ولی به نظر می رسد . جالب است که اختلال موکنی در کودکان مذکر شایع تر است از دختران ولی در سنین بالاتر شیوع این اختلال برعکس می شود و حداکثر شيوع در دختر خانمهاي نوجوان ۱۲ تا ۱۷ سال است.
افراد مبتلا به اختلال موکنی معمولا کندن مو را انکار نميکنند ولي قادر به کنترل عمل خود نيستند.
بر اساس نتایج یک پژوهش که توسط مک کینز وهمکاران (Mac Kenzie et al ) در سال ۱۹۹۱ میلادی انجام گرفته است در بزرگسالان مبتلا به اختلال موکنی برخی از اختلالات شایع همراه با این اختلال شامل اختلالات اضطرابی با حدود ۵۷ درصد ، اختلالات خلقی با حدود۵۷ درصد ، اختلالات سومصرف مواد با حدود ۲۲ درصد و اختلالات مربوط به غذا خوردن با حدود ۲۰ درصد می باشند. همچینن نتایج برخی از پژوهش ها که در بین بزرگسالان مبتلا به اختلال موکنی انجام شده است معلوم نموده است که در میان آنان میزان ابتلا به برخی از انواع اختلالات شخصیتی بیشتر از اشخاصی می باشد که مبتلا به این اختلال نمی باشند .
در بین کودکانی که مبتلا به اختلال موکنی می باشند مشکلات تحصیلی از شایع ترین مشکلات همراه با این اختلال می باشد. از سوی دیگر در بین نوجوانان مبتلا به اختلال موکنی احساس نگرانی و اضطراب زیاد در مورد آشکار شدن ابتلا آنان به این اختلال از شایعترین مشکلات روانشناختی همراه با ابتلا به اختلال موکنی می باشد.
درمان اختلال موکنی:
از آنجایی که اضطراب و استرس مهمترین عامل ایجاد اختلال موکنی است، اولین گام در درمان آن نیز ایجاد محیطی امن و به دور از تنش و استرس است.
درمان های مختلفی برای اختلال موکنی در نظر گرفته می شود و براساس سن انتخاب می گردند.
1- روان درمانی
بهترین شیوه برای درمان اختلال موکنی روان درمانی از نوع HRT می باشد که روان درمانگر به فرد آموزش می دهد تا با شناسایی میل موکنی خود آن را به جای دیگری معطوف نماید. همچنین روان درمانی CBT(روان درمانی شناختی-رفتاری)، بایوفیدبک نیز می توانند موجب کاهش و یا حتی درمان کامل این اختلال گردند.
در درمان شناختی- رفتاری برای درمان اختلال موکنی از برخی از تکنیکها استفاده می نمایند. از جمله تکنیک عادت وارونه (Habit reversal ) ، تکنیک خود نظارت گری ( Self monitoring ) ، تکنیک کنترل محرک (Stimulus control ) و تکنیک بکار بردن رفتارهای متفاوت با رفتار کندن موها. در تکنیک خود نظارت گری شخصی که مبتلا به اختلال موکنی می باشد فرا می گیرد افکار و یا سائقهایی (Urges ) که قبل از اقدام به عمل موکنی در ذهنش ایجاد شده اند را یاداشت نماید. در تکنیک کنترل محرک شخصی که مبتلا به اختلال مو کنی می باشد از روش های مختلفی برای ایجاد وقفه در انجام رفتار موکنی استفاده می شود. در تکنیک بکار بردن رفتارهای متفاوت با رفتار موکنی شخصی که مبتلا به اختلال موکنی می باشد فرا می گیرد به محضی که سائق موکنی را احساس نمود رفتارهایی که از نظر فیزیکی متفاوت با رفتار موکنی است ( مانند نوشتن یک نامه ) را انجام دهد تا آنکه شدت چینن سائقی کم گردد. برخی از درمانگران شناختی –رفتاری ترجیح می دهند علاوه بر تکنیکهای رفتاری و شناختی فوق الذکر که به صورت بیشتری در درمان شناختی- رفتاری برای درمان اختلال موکنی استفاده می گردد از برخی تکنیکهای شناختی – رفتاری دیگر مانند تکنیک آموزش آرمیدگی (Relaxation ) و تکنیک بازسازی شناختی نیز برای درمان اختلال موکنی استفاده نمایند . معمولا تکنیک آرمیدگی به دو صورت تکنیک آرمیدگی تنفسی و تکنیک آرمیدگی عضلانی اجرا می شود. هدف عمده از اجرای تکنیک آرمیدگی جایگزین نمودن حالت آرامش و راحتی به جای حالت اضطراب و نگرانی می باشد. با توجه به این موضوع که افزایش میزان شدت اضطراب و نگرانی می تواند با ایجاد و یا افزایش حالت موکنی ارتباط داشته باشد لذا بکار بردن روش آرمیدگی می تواند به صورت غیر مستقیم در کاهش میزان شدت حالت موکنی موثر باشد. تکنیک بازسازی شناختی یکی دیگر از تکنیکهایی است که درمانگران شناختی- رفتاری برای کاهش میزان شدت اختلال موکنی از آن استفاده می نمایند . بطورکلی در بخش اول آموزش روش تکنیک بازسازی شناختی روشهای شناسایی افکار ناکارآمد آموزش داده می شود و در بخش دوم این روش درمانگر انواع افکار متفاوت با افکار ناکارآمد که می تواند جایگزین آن افکار گردد را به مراجع پیشنهاد می نماید.
2- دارودرمانی
داروهایی از قبیل کلومیپرامین، فلوکستین و سایر SSIها نشان داده اند که در روند کاهش اختلال موکنی بسیار موثر هستند.
گرچه براي درمان اختلال موکنی می توان از داروهای ضد افسردگی و همچنين رفتار درمانی استفاده كرد. اما توصیه می گردد برای درمان حتما به يك روانپزشك مراجعه شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.