دلایل روانی ترس از ازدواج کدام اند؟
ترس از ازدواج یا گاموفوبیا (Gamophobia) به ترسهای غیرعادی از تعهد و ازدواج گفته میشود.نگرش افراد به مقوله ازدواج و میزان ترس از ازدواج بین جوانان بعنوان یک موضوع اجتماعی، وابسته به شرایط فرهنگی و اقتصادی بوده و در جوامع مختلف متفاوت است. بنابراین میزان ترس از ازدواج در بین افراد با جایگاه اجتماعی-اقتصادی فرد رابطه مستقیم دارد. از عوامل احتمالی در بوجود آمدن پدیده ترس از ازدواج میتوان به ترس از تعهد، ترس از صمیمیت، احساس ناامنی، افسردگی، افکار منفی در مورد ازدواج و … اشاره کرد. ترس از ازدواج به این معناست که حتی صحبت از مقوله ازدواج فرد را دچار وحشت نموده و فرد از صحبت در مورد این مقوله نیز فرار می نماید. ترس از ازدواج یا گاموفوبیا نوعی ترس از تعهد دادن و پذیرا شدن برای باقی ماندن در یک ارتباط ثابت و صادقانه در کنار یک شخص دیگر برای همیشه است.
دلایل عمده ترس از ازدواج:
1- ترس از تعهد
یکی از مهمترین دلایل ترس از ازدواج در میان جوانان، ترس از تعهد دایمی است زیرا بیشتر افراد مجرد تصور میکنند که با ازدواج و قبول تعهد، امنیت و آسایشی که زندگی مجردی به آنها میداده را از دست خواهند داد. جوانان فکر میکنند که با ازدواج آزادی آنها صالب شده و رفتارها و حرکاتشان مدام تحت کنترل است.
در واقع در برخی از افراد این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند چون از نظر آنان ازدواج بخشی از زندگی کامل و ایدهآل نیست ولی مشکل آنجاست که شما ازدواج را بخشی از زندگی ایدهآل بدانید و در تعارض بین تمایل به ازدواج و ترس از آن قرار گیرید.
2- مسائل مالی
یکی دیگر از دلایل مهم ترس از ازدواج بخصوص در بین آقایان مسائل اقتصادی و شرایط مالی است. برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند. این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند.
از سوی دیگر برخی از آقایان هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند.
3- برداشت غلط از ازدواج
برخی از جوانان تصور می کنند که ازدواج یعنی “پایان زندگی” و فکر می کنند که با ازدواج نمی توانند از زندگی لذت ببرند و اغلب درباره زندگی مشترک افکار منفی دارند. همچنین برخی از آقایان به بی بند و باری در زندگی عادت نموده و ازدواج برای آنها زندانی است و از آن فرار می کنند ولی لازم به ذکر است که آمار و ارقام موسسه ملی روانشناختی گویای این مطلب است که افراد متاهلی که از زندگی مشترک خود راضی هستند خیلی بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود لذت می برند و به طور کلی انسانهای خوشحالتر، با نشاط تر و سرزنده تری هستند.
4- دلبستگی های فردی
برخی از جوانان دلبستگی های شدید به خانواده بخصوص مادر خود دارند و تصور می کنند با ازدواج نسبت به خانواده خود بی توجه خواهند شد.
5- گذشته تلخ
تجربیات گذشته تاثیرات بسیار مهمی در زندگی افراد می گذارد و اگر جوانی در رابطه پیشین خود دچار مشکل و شکست شده باشد در انتخاب شریک آینده زندگی خود دچار تردید و ترس خواهد شد. این قبیل از افراد بسیار محتاط شده و نسبت به همه چیز و همه کس بدبین هستند و ممکن است تا ابد با مقوله ازدواج خداحافظی کنند.
6- عدم مسئولیت پذیری
با ازدواج و شروع زندگی مشترک مسئولیت ها بیشتر شده و مسائل زیادی ایجاد می شود ولی بسیاری از جوانان تمایلی به پذیرفتن مسئولیت نداشته و از ازدواج فرار می کنند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.